مهــــــــــــربان یار

ساخت وبلاگ
خار خندید و به گل گفت سلام ...و جوابی نشنید ...   خار رنجید ولی هیچ نگفت ... ساعتی چند گذشت ...گل چه زیبا شده بود ...دست بی رحمی نزدیک آمد ...گل سراسیمه ز وحشت افسرد ...لیک آن خار در آن دست خلید و گل از مرگ رهید ... صبح فردا که رسید ... خار با شبنمی از خواب پرید ...گل صمیمانه به او گفت سلام ... گ مهــــــــــــربان یار...ادامه مطلب
ما را در سایت مهــــــــــــربان یار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmehrbanyar2 بازدید : 6 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 ساعت: 4:07

می توان زیبا زیست ...نه چنان سخت که از عاطفه دلگیرشویم ...نه چنان بی مفهوم که بمانیم میان بد و خوب ...لحظه ها میگذرند ...گرم باشیم پر از فکر و امید ...عشق باشیم و سراسرخورشید ...زندگی همهمه مبهمی از ردشدن خاطره هاست ...هرکجا خندیدیم هرکجا خنداندیم ...زندگانی آنجاست ...بی خیال همه تلخیها ...    روز مهــــــــــــربان یار...ادامه مطلب
ما را در سایت مهــــــــــــربان یار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmehrbanyar2 بازدید : 11 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 ساعت: 4:07


زیر باران رفتم ...

دلم از پاکی باران لرزید ...
و نگاهم را شست ...
و صدایم را برد ...
 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید ...] مهــــــــــــربان یار...
ما را در سایت مهــــــــــــربان یار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmehrbanyar2 بازدید : 11 تاريخ : سه شنبه 1 فروردين 1396 ساعت: 16:03

ﺯﻧﺪﮔﯽ ...
ﮐﻠﺒﻪ ﺩﻧﺠﯽﺳﺖ ...
ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻘﺸﻪ ﺧﻮﺩ، ...
ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﻨﺠﺮﻩ ...
ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ....

ﮔﺎﻩ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ...
ﻋﺠﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ  ...
ﮔﻬﯽ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ، ...
ﮔﺎﻩ ﺧﺸﮏ ﺍﺳﺖ ﻭ ...
ﮔﻬﯽ ﺷﺮ ﺷﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭﺩ، ...
 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید ...] مهــــــــــــربان یار...
ما را در سایت مهــــــــــــربان یار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmehrbanyar2 بازدید : 11 تاريخ : دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت: 23:42


‌‌چه زیبا گفت نیما یوشیج:


هرگز منتظر "فرداى خیالى" نباش ...

سهمت را از "شادى زندگى" همین امروز بگیر ...


فراموش نکن "مقصد" همیشه جایى در "انتهاى مسیر" نیست! ...

"مقصد" لذت بردن از قدمهایی است که بین مبدا تا مقصد بر می‌داریم! ...

 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید ...] مهــــــــــــربان یار...

ما را در سایت مهــــــــــــربان یار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmehrbanyar2 بازدید : 11 تاريخ : دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت: 23:42


زندگی را رودی ببین که بر بستر لحظه ی حال جاری‌ست ...


در ساحل این رود بایست, ...

نه کنجکاو باش و نه نگران ...


جدیش نگیر, ...

رها کن و بگذر ...

 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید ...] مهــــــــــــربان یار...

ما را در سایت مهــــــــــــربان یار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmehrbanyar2 بازدید : 11 تاريخ : دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت: 23:42


با عجله راه می رفتم، ...
که محکم به چیزی خوردم! ...
"آدم" بود ...

منتظر بودم پرخاش کند، ...
لبخندی زد و رفت! ...
 



[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید ...] مهــــــــــــربان یار...
ما را در سایت مهــــــــــــربان یار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmehrbanyar2 بازدید : 9 تاريخ : دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت: 23:42


اوّلین صبح بعد از عروسى، عروس و داماد جوان با هم توافق کردند که آن روز در خانه را به روى هیچ‌کس باز نکنند.


ابتدا پدر و مادر پسر آمدند.

زن و شوهر (عروس و داماد) نگاهى به همدیگر انداختند، اما چون از قبل توافق کرده بودند، هیچ‌کدام در را باز نکردند.

 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید ...] مهــــــــــــربان یار...

ما را در سایت مهــــــــــــربان یار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmehrbanyar2 بازدید : 6 تاريخ : دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت: 23:42

این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده و از طریق فید قابل مشاهد نمی‌باشد. شما با مراجعه به وبلاگ نویسنده و وارد کردن رمز عبور می‌توانید مطلب مورد نظر را مشاهده نمایید.

[برای مشاهده این مطلب در وبلاگ اینجا را کلیک کنید] مهــــــــــــربان یار...
ما را در سایت مهــــــــــــربان یار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmehrbanyar2 بازدید : 20 تاريخ : پنجشنبه 9 دی 1395 ساعت: 0:15

این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده و از طریق فید قابل مشاهد نمی‌باشد. شما با مراجعه به وبلاگ نویسنده و وارد کردن رمز عبور می‌توانید مطلب مورد نظر را مشاهده نمایید.

[برای مشاهده این مطلب در وبلاگ اینجا را کلیک کنید] مهــــــــــــربان یار...
ما را در سایت مهــــــــــــربان یار دنبال می کنید

برچسب : hlh disease,hlh treatment,hlh medical, نویسنده : cmehrbanyar2 بازدید : 24 تاريخ : پنجشنبه 9 دی 1395 ساعت: 0:14